اعضای بدن به انگلیسی با تلفظ صوتی

اعضای بدن به انگلیسی

امروزه با دانستن زبان انگلیسی حتی در سطح ساده و پایه‌ای بسیاری از نیازهای ما برطرف می‌شود. فرقی نمی‌کند شما در کدام نقطه جغرافیایی از کره زمین قرار داشته باشید. مادامی که به زبان انگلیسی صحبت کنید، قطعاً و حتماً فردی را می‌یابید که بتوانید با وی تعامل کنید و نیاز‌های خود را با او در میان بگذارید. زبان انگلیسی به عنوان اولین زبان رسمی و مشترک میان مردم جهان شناخته می‌شود؛ چرا که یادگیری آن بسیار راحت و دلچسب است و پراکندگی افرادی که به این زبان تسلط دارند در تمامی جوامع بسیار کم است. 

جهت توسعه دانش خود در زبان انگلیسی و شروع اولین گام ها در جهت یادگیری و یافتن تسلط براین زبان لازم است تا با گام‌های کوچک این مسیر را آغاز کرده و با یادگیری کلمات ساده و پایه این زبان به مرور بر دایره کلمات خود بیفزاید. در این مطلب به بررسی کامل اسامی اعضای بدن به انگلیسی خواهیم پرداخت و در کنار شما تا رسیدن به هدف غائی‌تان خواهیم بود. در ادامه توجه شما را به چند نمونه از این اسامی به همراه معنی و یک مثال جلب می‌نمایم.

Arm

بازو

.The nurse will inject covid vaccine in your arm

معنی: پرستار واکسن کووید را در بازوی شما تزریق می‌کند.

Bone

استخوان

.There are a huge amount of calcium in our bones

معنی: مقادیر قابل توجهی کلسیم در استخوان‌های ما وجود دارد.

Brain

مغز

.Brain is one of essential parts in humans bodies

معنی: مغز یکی از مهم‌ترین اعضای بدن انسان است.

Ear

گوش

.In case of ear infection, you need to visit a doctor immediately

معنی: در صورتی که گوش شما دچار عفونت شد؛ باید به سرعت به پزشک مراجعه کنید.

Eye

چشم

.My cousin has got a pair of beautiful blue eyes

معنی: پسر‌عموی من یک جفت چشم آبی زیبا دارد.

چشم به انگلیسی

Finger

انگشت دست

.The children paint a picture using their fingers and colors 

معنی: کودکان با استفاده از رنگ‌ها و انگشتانشان نقاشی می‌کشند.

Foot

پا

.The soldier has a foot injury during the war

معنی: این سرباز در طی جنگ، از ناحیه پا آسیب دید

Hair

مو

.Usually most of the people lose their hairs when they get old

معنی: معمولاً اغلب افراد هنگامی که پیر می‌شوند، مو‌های خود را از دست می‌دهند.

Hand

دست

.Shaking hands is one of the ways to show respect and interest in people in parties

معنی: دست دادن یکی از راه‌های نشان دهنده علاقه و احترام به افراد حاضر در مهمانی است.

دست به انگلیسی

Head

سر

.Football players are allowed to use their heads during score a goal

معنی: بازیکنان فوتبال اجازه دارند تا در هنگام به ثمر رساندن گل از سر‌خود استفاده کنند.

Heart

قلب

.My grandmother needs to have a heart surgery

معنی: مادربزرگم نیاز دارد تا قلب خود را عمل کند.

Knee

زانو

.My brother’s knees  are broken in a car accident

معنی: در یک تصادف رانندگی زانو‌های برادرم شکسته شدند.

Lip

لب

.Girls like to wear lipsticks to make their lips more beautiful

معنی: دختران دوست دارند تا با استفاده از رژ‌لب به زیبایی لب‌هایشان بیفزایند.

لب به انگلیسی

Neck

گردن

.There is a pain in my neck because of my bad sitting posture

معنی: به خاطر فرم بد نشستن من، در گردنم دردی به وجود آمده است.

Nose

بینی

.I’d like to do a nose job

معنی: من تمایل دارم که عمل زیبایی بر روی بینی‌ام انجام دهم.

Shoulder

شانه

.I carry my bag on my shoulder everytime I go to shopping mall

معنی: من هر زمانی که به مرکز خرید می‌روم کیفم را بر روی شانه‌ام حمل می‌کنم.

Toe

انگشت پا

.Babies’ toes are very cute and small

معنی: انگشتان پا‌های نوزادان بسیار با‌مزه و کوچک است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *